خبرگزاری فارس: مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) آنهایی که در دعا میگویند: خدا! ما میخواهیم امام زمان(عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) را یاری کنیم، خدا! ما میخواهیم سرباز آقا جانمان، امام زمان(عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) باشیم، باید به فعل هم نشان بدهند. اگر به فعل نشان ندهند، بیفایده است.
«وَ بِدُعَائِکَ تَوَسُّلِی مِنْ غَیْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِکَ مِنِّی»
دعا؛ رقم زدن اختیاری مقدّرات
ذوالجلال و الاکرام در باب نیاز بشر، یکی از امور را به عنوان اختیار برای او قرار داد. گرچه خود خلقت و امورش پیچیده شده در بحث جبر و اختیار است و محفوف بالجبر و الاختیار است امّا یکی از آنچه که برای مقدّرات تبیین نموده است، اختیار بشری است. این اختیار را ذوالجلال و الاکرام در خواستن خود انسانها در باب دعا تبیین کرده است که دعا به معنای خواستن هست.
در دعا دو مرحله وجود دارد: یک مرحله، مرحله لسانی است که انسان با حال تضرّع از ذوالجلال والاکرام با لسان خودش امورش را درخواست کند و دنیای حسنه و آخرت حسنه را درخواست کند. آیات الهیای که به عنوان دعاهای قرآنی مشهور است، همین را برای ما تبیین میفرماید، از جمله همین آیه شریفه که به صورت دعا و به خصوص در نمازها در قنوت عرضه میداریم: «ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخره حسنة و قنا عذاب النار» پروردگار ما! مرحمت کن و لطف کن و آنچه که در دنیا از حسنات و نیکیهای توست برای ما مقدّر بدار و آنچه در آخرت از نیکیها است، آنها را هم برای ما مقدّر بدار.
پروردگار عالم بالجد میخواهد که انسانها خودشان مقدّرات خود را در مقام اختیار - به این تعابیری که میگویم دقیق شوید، این فرمایشات اولیاء و شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز (روحی له الفدا و سلام الله علیه) است - رقم زنند و دعا یعنی همین، یعنی خودش، مقدّرات خودش را بخواهد.
لذا خواستن از ناحیه تو و برآورده شدن این خواستهها از ناحیه اوست. آن که مقدّرات را رقم میزند، در اختیار خود بشر قرار داد که چگونه بخواهد، «ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخره حسنة و قنا عذاب النار».
دعای لسانی و فعلی
یکی از مطالب در مقام اختیار، خواستن لسانی است امّا یکی از مطالب دیگر در دعا، فعل انسانی است. پس یک، خواستن لسانی و دو، فعل انسانی است. یعنی کسی که به حقیقت دعا میکند، به فعل و عمل خودش هم بیان میکند که درخواست من چیست. لذا تقاضای درخواست از ذوالجلال و الاکرام به دو سبک است: یک سبکش لسانی است و سبک دوم فعلی است.
مثلش، مثل ذکر است که ذکر هم دو نوع است: یک ذکر، ذکر لسانی است و یک ذکر، ذکر قلبی است. بارها عرض کردیم اولیاء خدا، خصّیصین حضرت حق، عرفای عظیمالشّأن بیان میفرمایند: آن ذکر لسانیای ذکر است که از قلب نشأت بگیرد و تراوش قلبی باشد که بر لسان جاری شود.
چون آن ذکری که فقط زبانی باشد امّا درون قلب، فکر و یادش کس دیگر باشد، فقط لقلقه زبان است و اصلاً اثر نمیگذارد امّا آن ذکری اثرگذار است که از قلب برون آید و بر لسان جاری شود.
امّا اگر کسی قلبش چیز دیگر و لسانش چیز دیگری گفت، نه تنها اثرگذار نیست، بلکه چون - به این تعبیر خوب دقّت بفرمایید - نفاق است، گاهی اثر معکوس میگذارد. پس این نوع ذکر گفتن که انسان در قلب انسان چیز دیگری بخواهد و به لسان چیز دیگری بگوید، شمّهای از نفاق است. مگر نه این که نفاق یعنی دورویی؟! این هم دورویی است که در قلب چیزی بطلبد امّا به لسان چیز دیگری بگوید.
عزیزم! در باب دعا هم همین است؛ آن دعایی، دعا است که پروردگار عالم بداند فعل آن انسان هم، آنچه را که میخواهد طلب میکند. مثلاً اگر میگوید: خدا! من از گناه بدم میآید، بببیند که رفتار او هم همین را میطلبد؛ یعنی دعای فعلی و دعای لسانیاش یکی است. وقتی میگوید از گناه متنفّرم و اعلام میکند: خدا! من را از گناهان نجات بده، میبیند حدّاقل او خودش یک قدم برای رفتن به سمت خوبیها و بیرون رفتن از زشتیها و پلشتیها، برمیدارد، آنجاست که پروردگار عالم هم او یاری میدهد، به او عنایت میکند و دعایش را مستجاب میکند.
این هم که بیان شد: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُم»، اجابت توأم با دعاست، به همین معناست. یعنی اگر جدّی از گناه خسته شد و از گناه بیرون رفت، پروردگار عالم میفرماید: خود این اجابت، دعای توست و من هم بیشتر تو را یاری میکنم و دستت را میگیرم. اگر به فرض گفت: خدا! رزق من کم است و به دعا رجوع کرد امّا به فعلش هم دنبال کار بود، ذوالجلال و الاکرام هم او را یاری میکند.....
بقیه در ادامه مطلب......
رایةالهدی ، تارنمای هیئت کربلای بیت المهدی(عج) ، کــــــرج